خلاصه داستان: گربه یک حیوان انفرادی است ، اما از آنجا که خانه آن در اثر سیل بزرگ ویران می شود ، او به یک قایق پر از گونه های مختلف پناه می برد و علی رغم اختلافات آنها باید با آنها همکاری کند.
خلاصه داستان: اریک متقاعد شده است که او سنگی برای قلب دارد. به همین دلیل او فکر نمی کند که والدینش هیچ وقت برای او ندارند یا اینکه دوست واقعی ندارد. هنگامی که خانواده وی به یک ویلا حرکت می کنند ، آنها از خاله برونهیلدا به ارث بردند ، او آنوت را کشف می کند ...