خلاصه داستان: منهتنیت اشلی به بسیاری از افراد خوش شانس ترین زن در اطراف شناخته شده است. با این حال ، پس از برخورد فرصتی با یک جوان فرومایه ، او می فهمد که ثروت خود را برای او مبادله کرده است.
خلاصه داستان: اریک متقاعد شده است که او سنگی برای قلب دارد. به همین دلیل او فکر نمی کند که والدینش هیچ وقت برای او ندارند یا اینکه دوست واقعی ندارد. هنگامی که خانواده وی به یک ویلا حرکت می کنند ، آنها از خاله برونهیلدا به ارث بردند ، او آنوت را کشف می کند ...
خلاصه داستان: یک دختر جوان و اخیراً با همزمان پس از زندگی در هندوستان در تمام زندگی خود به انگلیس فرستاده می شود. هنگامی که در آنجا بود ، او شروع به کشف محیط جدید و به ظاهر جدا شده خود و اسرار آن می کند.
خلاصه داستان: Tomás ، یک پسر 11 ساله که در دنیای خیالی خود زندگی می کند ، باید از دانش گسترده هیولا خود برای مبارزه با معلم جدید انگلیسی خود استفاده کند: یک زن شرور که در واقع یک هیولای کودک در حال خوردن است.
خلاصه داستان: تماشای پدرش از دست دادن مسابقات قهرمانی باشگاه اسنوکر در سال 1994 ، میکی 13 ساله سفر غیرممکن را برای آوردن نام پدرش در هیئت مدیره برنده می کند.
خلاصه داستان: یک خانواده به همراه پدربزرگشان به تعطیلات می روند ، هنگامی که ماشین جدید آنها متوقف شد و تقریباً فرار می کند که به صد اتومبیل سقوط می کند.